نوری کعب عمیر؛ پریسا حسنعلی پور؛ سید هاشم موسوی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انرژی کارکنان و بهزیستی ذهنی در قالب یک مدل میانجیگر تعدیلشده بود که در آن شکوفایی به عنوان میانجیگر و انگیزه اجتماعیار به عنوان تعدیلگر مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 193 نفر از پرستاران بیمارستان بقایی 2 شهر اهواز بود که به روش سرشماری انتخاب شدند. ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انرژی کارکنان و بهزیستی ذهنی در قالب یک مدل میانجیگر تعدیلشده بود که در آن شکوفایی به عنوان میانجیگر و انگیزه اجتماعیار به عنوان تعدیلگر مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه پژوهش شامل 193 نفر از پرستاران بیمارستان بقایی 2 شهر اهواز بود که به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: مقیاس انرژی آتواتر و کارملی، مقیاس شکوفایی داینر و همکاران، مقیاس بهزیستی ذهنی داینر و همکاران، و مقیاس انگیزه اجتماعیار گرنت و سامانث. ارزیابی الگوی نظری پژوهش و اثرات غیرمستقیم، از طریق مدلیابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-SEM) و با استفاده از نرمافزار Smart-PLS3 انجام شد. همچنین، بررسی اثرات تعدیلی با استفاده از افزونه PROCESS v3.5 در نرمافزار SPSS-24 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که انرژی کارکنان در کار با شکوفایی (0001/0p< ،61/0β=) و بهزیستی ذهنی (030/0p< ،14/0β=) رابطه مثبت و مستقیمی دارد. همچنین، نقش میانجیگر شکوفایی در رابطه بین انرژی و بهزیستی ذهنی تأیید شد (0001/0p< ،40/0β=). در نهایت، نتایج نشان داد که تعامل انگیزه اجتماعیار و انرژی بر شکوفایی و بهزیستی ذهنی کارکنان اثر منفی و معنیداری دارد. براساس نتایج این پژوهش، بهزیستی ذهنی کارکنان که از شاخصهای سلامت روانی است، تحت تأثیر متغیرهای فردی همچون انرژی، شکوفایی و انگیزه اجتماعیار است.